header

خبرگزاری ورزش والیبال

logo

زمان جاری : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 10:20 بعد از ظهر
نام کاربري : پسورد : يا عضويت | فراموشي رمز عبور

مصاحبه با علی رضا نادی کاپیتان تیم ملی والیبال ایران/والیبال ایران با ولاسكو جهانی شد
تعداد بازدید : 2443

altilakhoje آفلاین




ارسال‌ها :250

عضويت:17 /10 /1390

بازیکنان محبوب:

محل زندگي:گنبد پایتخت والیبال ایران

تیم های محبوب:

شناسه ياهو:

تشکرها :241

تشکر شده :349

مصاحبه با علی رضا نادی کاپیتان تیم ملی والیبال ایران/والیبال ایران با ولاسكو جهانی شد

مصاحبه با علی رضا نادی کاپیتان تیم ملی والیبال ایران/والیبال ایران با ولاسكو جهانی شده است

 كاپیتان

تیم ملی والیبال ایران تصریح دارد اگر به دنبال حضور در المپیك برای

نخستین‌بار در این رشته هستیم باید تیم ملی را تنها نگذاشت و مسوولان ورزش

با سركشی به تمرینات تیم در جهت رتق و فتق مسائل و مشكلات ملی‌پوشان

والیبال برآیند.

تیمی

كه از دید كاپیتان علیرضا نادی، بهترین تیمی است كه بعد از انقلاب شكل

گرفته و حضور مربی درجه یكی چون خولیو ولاسكو نیز مزید بر علت شده تا جملگی

خانواده ورزش و والیبال با امیدواری زیاد، به نتیجه كار این تیم در

رقابت‌های انتخابی المپیك در ژاپن بنگرند. نادی كه امروز در 31 سالگی در

اوج دوران پختگی و كارایی خود قرار دارد در گفت‌وگو با «جام‌جم» از وضعیت

تیم ملی و شرایط حضور در رقابت‌های انتخابی المپیك گفته است.

‌‌‌شما

به عنوان یكی از معدود بازیكنان نسل قبلی تیم ملی والیبال هستید كه با

وجود گذشت بیش از یك دهه از فعالیت حرفه‌ای همچنان قبراق و سرحال در خدمت

تیم ملی بوده و همچنان از اركان اصلی این تیم محسوب می‌شوید. اولین سوالی

كه در گفت‌وگو با شما مطرح می‌شود این‌كه در پس این عمر طولانی دوران

قهرمانی شما چه می‌گذرد و در واقع راز ماندگاری شما چیست؟

همان‌طور

كه می‌دانید از سال 1378 و همزمان با رقابت‌های جام ملت‌های آسیا در تهران

تاكنون (13 سال‌) عضو تیم ملی بزرگسالان هستم. فكر می‌كنم در این رابطه

همه چیز به خود ورزشكار برمی‌گردد و اهدافی كه در ورزش دنبال می‌كند. در یك

كلمه هر ورزشكاری برای رشد باید دید و تفكر حرفه‌ای داشته باشد. بسیاری از

ورزشكاران بزرگ دنیا به معنی واقعی كلمه حرفه‌ای هستند. از نظر خواب،

تغذیه، تفریحات، زندگی شخصی و خیلی چیزهای دیگر زندگی كنترل‌شده‌ای دارند و

ورزش در درجه اول اولویت آنهاست. خود من همیشه سعی كرده‌ام این رویه را در

زندگی داشته باشم، طوری كه طی این سال‌ها واقعا والیبال اولویت اصلی‌ام

بوده و هست. البته در كنار آن از زندگی شخصی خودم غافل نیستم. این در حالی

است كه متاسفانه شاهدیم برخی ورزشكاران ما گرچه اسم حرفه‌ای روی آنهاست،

اما ورزش در درجه دوم اولویت‌شان است و كار اصلی آنها چیز دیگری است. طوری

كه مثلا تاجر هستند، مهمانی‌‌های زیاد می‌روند، شب زنده‌داری می‌كنند و

مسائلی از این دست كه به طور طبیعی این وضعیت باعث می‌شود بدن آنها از نظر

ایمنی دچار افت شود. وقتی هم بدن ضعیف می‌شود ناخودآگاه آسیب‌دیدگی شدید

پیش می‌آید، در نتیجه عمر قهرمانی یك ورزشكار خیلی زود به پایان می‌رسد.

این در حالی است كه ورزشكار اگر می‌خواهد سال‌ها در اوج باقی بماند، باید

به معنی واقعی كلمه حرفه‌ای باشد.

فكر نمی‌كنید این، همه

ماجرای كوتاه‌بودن عمر دوران قهرمانی برخی ورزشكاران ما نیست، بلكه در

رشته‌های غیرفوتبالی مشكل مالی می‌تواند باعث شود كه ورزشكار قید ورزش‌كردن

را زده و سراغ مسائل و مشكلات زندگی‌اش برود.

نه، من چنین

نظری ندارم و معتقدم اگر انسان در هر زمینه‌ای هدفی را برای خود تعریف كند

همه سختی‌ها و مصائب آن را به  جان خریده و در نهایت كم و بیش به هدفش

می‌رسد. خود من وضعیت مالی خوبی نداشتم، حتی وقتی والیبال را شروع كردم كفش

كتانی استاندارد كه جزو اولین ملزومات والیبال است، نداشتم، اما چون هدفی

را برای خودم تعریف كرده بودم با همه سختی‌ها كنار آمدم و پس از آنكه

والیبال را نزد اولین مربیانم علیرضا خوشرویی و جعفر هوتهم آموختم با

انگیزه بالا و عشقی كه به این رشته داشتم به تیم ملی نوجوانان راه پیدا

كردم و در نهایت به اینجا رسیدم. این در حالی است كه خیلی از

هم‌دوره‌ای‌های من با وجود همه استعدادی كه داشتند خیلی زود كنار رفتند و

الان حتی برای تفریح هم والیبال بازی نمی‌كنند. بنابراین رشد و ترقی هر

ورزشكار در درجه اول به نگاه و رویكرد خودش برمی‌گردد و این‌كه در ورزش به

دنبال چه چیز است.

‌‌‌خود شما مشخصا چه هدف بزرگی را دنبال می‌كنید؟

آرزوی

من حضور در المپیك است و با همین انگیزه طی این سال‌ها با قدرت به كارم

ادامه دادم. این سومین دوره المپیك در دوران قهرمانی من است و امیدوارم

بالاخره به این آرزویم دست یابم.

‌‌‌قبل از این‌كه به بحث

بازی‌های انتخابی المپیك لندن بپردازیم، این سوال همیشه در ذهن علاقه‌مندان

والیبال وجود داشته كه چرا با وجود درخشش نوجوانان و جوانان والیبال ما در

سطح جهان، اما این درخشش به هیچ عنوان به تیم ملی بزرگسالان سرایت نكرده

است؟

با وجود همه كم‌لطفی‌هایی كه در این رابطه برخی مطرح

می‌كنند به نظر من كلاس كار و سبك بازی‌های نوجوانان و جوانان حتی اگر در

سطح جهان برگزار شود به هیچ عنوان قابل مقایسه با تیم بزرگسالان نیست. یعنی

هر چقدر هم تیم‌های نوجوانان و جوانان نتیجه خوبی در رقابت‌های جهانی كسب

كنند، نمی‌توان انتظار نتایج مشابه را در تیم ملی بزرگسالان داشت. خود من

هم در رقابت‌های آسیایی و جهانی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان بازی و این

نكته را بخوبی لمس كرده‌ام. ضمن این‌كه نتایج درخشان فعلی تیم ملی

بزرگسالان در امتداد نتایج تیم جوانانی است كه با بازیكنان خوبی چون سعید

معروف، محمد موسوی، حمزه زرینی، آرش كمالوند و... تشكیل شده بود، این

بازیكنان به یكباره به تیم ملی راه پیدا ‌كردند و چنین تیم قدرتمندی شكل

گرفت.

‌‌‌یعنی ریشه جهش 3 ـ 2 سال اخیر والیبال ایران را در همین تغییر نسل تیم ملی می‌بینید؟ 

پس

از نایب‌قهرمانی تیم ملی در بازی‌های آسیایی بوسان، در مقطعی تیم ملی دچار

افت فاحش شد، اما پس از آن‌كه زوران گائیچ در راس تیم ملی قرار گرفت،

تغییرات عمده‌ای را در تیم ملی به وجود آورد و عملا نسل جدیدی وارد تیم ملی

شد؛ نسلی كه در نهایت موفقیت‌های پی‌در‌پی قهرمانی در آسیا و جام‌های

متعدد به همراه بازی‌های درخشان در جام‌جهانی را به ارمغان آورد. همه

موفقیت‌های  3 ـ 2  سال اخیر به خاطر برنامه‌ریزی‌ای بود كه طی چند سال

اخیر فدراسیون انجام داد و امیدواریم ثمره اصلی آن را در رقابت‌های انتخابی

المپیك با صعود تیم ملی به المپیك ببینیم.

حضور یكباره این

بازیكنان جوان در تیم ملی بزرگسالان كه در زمان زوران گائیچ اتفاق افتاد

با كنار گذاشتن بازیكنان باتجربه و خوبی چون محمد تركاشوند، بهنام محمودی،

امیر حسینی، فرهاد ظریف و... همراه شد؛ تغییر و تحولاتی كه انتقادات زیادی

را 4 سال پیش به دنبال داشت. واقعا چه اتفاقی در آن مقطع رخ داد كه این

بازیكنان توانمند كنار رفتند؟

به هر حال همه جای دنیا بعد

از مدتی یك سری تغییرات اساسی در تیم ملی ایجاد می‌شود و در واقع نسل جدیدی

در تیم ملی شكل می‌گیرد، گرچه تیم پرقدرت ایتالیا در این زمینه تجربه

ناموفقی داشت و ناگزیر شد دوباره به سمت بازیكنان با‌تجربه پیش برود، اما

این كار در ایران نتیجه داد. انتقاد بر اقدام گائیچ زمانی وارد بود كه

تغییرات صورت‌گرفته نتیجه‌بخش نبود، اما همین تغییرات بود كه ما را به

اینجا رساند. دوستانی كه از آنها نام بردید زحمات زیادی برای تیم ملی

كشیدند و همگی دوستان صمیمی من هستند، اما باید قبول كنیم طبیعت ورزش همین

است. بالاخره روزی ورزشكار باید از دنیای قهرمانی یا تیم ملی كنار برود،

بنابراین اگر روزی من نوعی نباشم نباید گله و شكایت كنم. فكر می‌كنم

رسانه‌ها هم باید به مربی این اجازه را بدهند كه بتواند عقاید، تفكرات و

ایده‌های خود را در تیم ملی پیاده كند. در هر صورت این مربی است كه حرف اول

و آخر را می‌زند و انتخاب بازیكن با اوست.

‌‌‌به سیر صعودی

تیم ملی در  3 ـ 2  سال اخیر اشاره كردید؛ سیر صعودی‌ای كه با آمدن خولیو

ولاسكو به عنوان سرمربی تیم ملی به اوج خود رسید و تیم ملی ایران حالا در

قواره یكی از تیم‌هایی است كه برای قد علم‌كردن در دنیای والیبال خیز

برداشته است. به عنوان كاپیتان تیم ملی نقش ولاسكو را در این رابطه چطور

ارزیابی می‌كنید؟ 

ما قبل از آمدن ولاسكو هم، یعنی در

بازی‌های آسیایی گوانگجو، به مدال نقره دست یافته بودیم، درست مثل

رقابت‌های جام ملت‌های آسیایی فیلیپین. می‌خواهم بگویم تیمی كه ولاسكو

تحویل گرفت تیم دوم آسیا بوده و در واقع یكی از بهترین تیم‌های آسیا در

اختیار ولاسكو قرار گرفت، اما با حضور این مربی بزرگ كلاس كار تیم ملی از

هر جهت بالا رفت و در حال حاضر با وجود او زمینه برگزاری بازی‌های تداركاتی

با تیم‌های خوب دنیا فراهم شده است.

قهرمانی آسیا و صعود به

المپیك از جمله اهدافی بود كه فدراسیون والیبال از استخدام ولاسكو دنبال

می‌كرد كه اولین هدف یعنی قهرمانی در جام ملت‌های آسیا محقق شد.

به لحاظ فنی چطور، چه تفاوتی بین ولاسكو با دیگر مربیانی كه سابقه كار‌كردن با آنها را دارید، می‌بینید؟

مطمئنا

ولاسكو تاثیر زیادی در ارتقای سطح فنی تیم ملی داشته است. گرچه الفبای

والیبال مشخص است و تفاوت زیادی بین مربیان وجود ندارد، اما نتیجه‌گیری و

اوج‌گیری یك تیم برمی‌گردد به شخصیت روحی ‌‌ـ‌ ‌روانی و نظمی كه یك مربی

دارد. تفاوت عمده ولاسكو با دیگر مربیانی كه در راس تیم ملی قرار گرفتند

این است كه كلاس شخصیتی و تفكر بازیكنان با حضور او ارتقا یافته است و این

وجه تمایز او با مربیان دیگر است. از طرفی با توجه به اعتبار جهانی او در

دنیای والیبال و ارتباطاتی كه در این حوزه دارد، با تیم‌های صاحب والیبال

دنیا تعامل خوبی دارد و همین ظرفیت باعث می‌شود بازی‌های تداركاتی خوبی

برای ما تدارك دیده شود.

‌‌‌سال‌ها بود كه تیم ملی در دفاع

روی تور و دریافت‌های عقب زمین با مشكل جدی مواجه بود؛ نقیصه‌ای كه با حضور

ولاسكو به حداقل رسیده است.

این نقطه ضعف را سال‌ها همگان

بدان واقف بودند، اما این ولاسكو بود كه به خاطر تمرینات خاص و با طراحی

تاكتیك دفاعی و ایجاد هماهنگی دفاع روی تور و عقب زمین، این مشكل را برطرف

كرد. یكی از وجوه تمایز ولاسكو با دیگر مربیان همین ریزه‌كاری‌هاست. 

به

نظم و انضباط ولاسكو اشاره كردید. این نظم و انضباط در برخورد با بازیكنان

چگونه ظاهر می‌شود، آیا او یك مربی خشك و قاطع است یا این‌كه با  شاگردانش

صمیمی است؟

به واقع می‌توان گفت نه  خیلی خشك است و نه

خیلی صمیمی. یك مربی خیلی منطقی و باپرستیژ است كه سعی می‌كند با بازیكنان

ارتباط دوستانه داشته باشد، اما او اجازه نمی‌دهد یك بازیكن از حد مشخص

فراتر برود كه در این صورت با بازیكن مورد نظر حتی شوخی هم نمی‌كند. به هر

حال ولاسكو مربی‌ای است كه به درستی كارش را بلد است و  همه كارهای او

برنامه‌ریزی‌شده  و حساب ‌شده است.

‌‌‌همین مساله باعث شد بازیكنان او را پذیرفته و تیم تا این حد یكدل شود؟

قبل

از این‌كه او هم بیاید تیم ما یكدل بود. در بازی‌های آسیایی گوانگجو تا

پیش از راهیابی به فینال تنها یك گیم به حریفان دادیم و این همدلی اعضای

تیم ملی را نشان می‌داد، اما او به لحاظ شخصیتی و نوع نگرش تیم را ارتقا

داد.

‌‌‌حرف شما درست است، اما قبول كنید كه سطح انتظارها

از والیبال بالا بود و به همین دلیل كسب مدال نقره در گوانگجو یك ناكامی

تصور شد. در واقع انتخاب ولاسكو مهر تاییدی بود بر این نكته كه فدراسیون هم

از كسب مدال نقره ناراضی بود. به نظر می‌رسد تیم ما در كسب عنوان قهرمانی و

انجام بازی در سطح بالا ناتوان بود و با ولاسكو  پله آخر موفقیت یعنی

قهرمانی و انجام بازی در سطح بالا میسر شد.

من قبل از

اعزام به بازی‌های آسیایی گوانگجو چندین بار مصاحبه كردم و گفتم تیم ما

فینالیست خواهد بود و به عنوان كاپیتان تیم هیچ‌وقت قول قهرمانی ندادم، ضمن

آن‌كه اساسا هیچ مربی‌ای در دنیا نمی‌تواند قول قهرمانی بدهد. این توقع

بیش از حدی بود كه ما در فینال گوانگجو ژاپن را شكست دهیم؛ تیمی كه خیلی

كارنامه قوی‌تری از ما دارد و خیلی پیشتر از اینها قهرمان‌ آسیا شده بود.

كارنامه خوب هم چیزی نیست كه با یكی دوتا قهرمانی به دست بیاید. آنها

سال‌های سال كار كرده‌اند تا به این سطح رسیده‌اند.  به نظر من پیروزی ژاپن

مقابل ایران در گوانگجو یك اتفاق طبیعی بود. البته الان شاهد این هستیم كه

با حضور ولاسكو، دیگر سطح نگرش و  نگاه بازیكنان فراتر رفته است و دیگر

می‌توانیم بازی فینال را كه یك بازی متفاوت  است با پیروزی پشت سر بگذاریم.

‌‌‌بله،

فینال جام ملت‌های آسیا در تهران با حضور پرشور تماشاگران در سالن 12 هزار

نفری آزادی به یكی از شب‌های خاطره‌انگیز والیبال ایران تبدیل شد. درست

مثل دیدارهای پیش از آن كه تماشاگران از بازی‌های تیم ملی لذت بردند.

در

جریان این مسابقات تماشاگران با حضور خود در سالن تهران  باعث دلگرمی ما

بودند و به واقع حامی تیم بودند و باید همیشه ممنون آنها باشیم. همیشه گفتم

و دوباره هم می‌گویم حضور این همه تماشاگر علاوه بر ایجاد رعب و وحشت در

دل حریفان در تیم خودی هم استرس ایجاد می‌كند. تاثیر همین استرس را در

گیم‌های اول بازی‌های حساس ‌دیدیم كه ما نتیجه را واگذار می‌كردیم. اما در

دیدار با چین وقتی گیم اول تمام شد، ما بزرگی ولاسكو را آنجا دیدیم كه

چگونه تیم را به آرامش رساند. ولاسكو با 2 تعویض خوب و به میدان فرستادن

مهدوی و امیر غفورجوان بازی را به سود ایران برگرداند. او درباره آن دو

تعویض خود حرف قشنگی زد: «اگر پس از آن دو تعویض تیم می‌باخت چه اتفاقی

برای من می‌افتاد؟ خبرنگاران چه می‌گفتند؟ مردم چه می‌گفتند؟» اما چون

ولاسكو یك مربی بزرگ است آن دو تعویض را انجام داد. در واقع تا آن موقع

ندیده بودم یك مربی چنین ریسك بزرگی انجام دهد، اما او این كار را كرد.

با

وجود این قهرمانی ارزشمند باز هم فضای مناسبی برای ولاسكو وجود نداشت و

برخی سعی داشتند این قهرمانی را لوث جلوه دهند، این‌كه ولاسكو شق‌القمر

نكرده و به دلیل میزبانی به این توفیق دست یافته است.

 متاسفانه

در ایران همیشه این فضا هست و وقتی یك تیم قهرمان می‌شود حرف‌هایی مثل

این‌كه حریفان با همه قدرت نیامده بودند، ایران میزبان بود و امثالهم

می‌زنند. در حالی كه این كمال بی‌انصافی بود و واقعا برای این مهم زحمات

زیادی كشیده شده بود و هدف ما قبل از مسابقات مشخص بود. فكر می‌كنم آن فضا

برمی‌گشت به دشمنی‌ها و آن كارهایی كه همیشه در فضای ورزش ایران وجود داشته

است.

‌‌‌اما درخشش تیم ملی در جام‌جهانی كه به دنبال

قهرمانی در جام ملت‌های آسیا به دست آمد، خط بطلانی بود بر انتقادهایی كه

متوجه سرمربی تیم بود.

همین‌طور است ما در جام‌جهانی ژاپن

نشان دادیم كه بهترین تیم آسیا هستیم و شایسته قهرمانی در جام ملت‌های آسیا

بوده‌ایم، بنابراین همه آن ادعاها بی‌خود و بی‌جهت بود.

در

كنار درخشش تیم ملی در جام‌جهانی كه رضایت عمومی به دنبال داشت، یكی دو تا

شكست تیم ازجمله باخت تیم مقابل چین تامل برانگیز بود. به نظر می‌رسید تیم

اواخر مسابقات به لحاظ بدنی دچار افت می‌شد.

درست است،

فكر می‌كنم اواخر تورنمنت به لحاظ بدنی تیم، كم آورده بود چون خیلی از

بازی‌ها را 5 گیمه به پایان برده بودیم و فشار زیادی بر تیم وارد آمد. از

طرفی فیاضی هم از ناحیه كتف مصدوم شد كه این مسائل در كنار برگزاری بازی با

چین، در روزهای پایانی جام‌جهانی مزید بر علت شد تا تیم با تمام خستگی

مقابل چین قرار بگیرد، ضمن این‌كه یك مقدار دست‌كم گرفتن چین باعث باخت ما

شد. بی‌شك وقتی توانسته بودیم تیم‌های بزرگی چون صربستان، بلغارستان و

آرژانتین را شكست دهیم، چین را دست‌كم گرفتیم و وقتی در حین بازی به خودمان

آمدیم، دیگر دیر شده بود و كار از كار گذشته بود.

فكر

نمی‌كنید پس از پایان جام‌جهانی و برگزاری فشرده لیگ، باز هم این مشكل

خستگی، گریبان بازیكنان ملی‌پوش را برای دیدارهای انتخابی المپیك بگیرد.

لیگ

همه جا فشرده برگزار می‌شود و فدراسیون هم چاره‌ای جز برگزاری لیگ به شكل

فشرده نداشت، چون ما بازی‌های انتخابی المپیك را در پیش داشتیم، باید قبل

از عید نوروز، لیگ به ایستگاه پایانی می‌رسید. ما تجربه آغاز دیرهنگام لیگ

پس از بازی‌های 2010 گوانگجو و به طول انجامیدن آن فصل تا اردیبهشت سال بعد

را داشتیم و فدراسیون ناگزیر بود لیگ امسال را به طور فشرده برگزار كند.

البته این فشردگی بازی‌ها مشكلاتی چون مصدومیت بازیكنان را به دنبال داشت و

تیم ملی هم لطمه آن را خورد، اما به هر حال چاره‌ای نبود و لیگ باید

برگزار می‌شد.

‌‌‌البته یك نگرانی دیگر درباره لیگ وجود دارد و آن

این‌كه چون تا پیش از این تعاملی بین مربیان لیگی و كادر فنی تیم ملی وجود

نداشت، حضور بازیكنان در باشگاه‌ها و تفاوت شیوه تمرینات آنها با تیم ملی

یك دوگانگی به وجود بیاورد.

هر مربی سبك خاص خود را دارد و نمی‌شود

بگوییم چون ولاسكو این گونه تمرین می‌دهد پس مربیان دیگر هم باید این طور

تمرین بدهند، من فكر می‌كنم محاسن لیگ به همه معایب آن می‌چربد و ما لیگ

خوبی را پشت سر گذاشتیم.

‌‌‌یعنی معتقدید این لیگ در كنار مباحث حرفه‌ای و درآمدهایی كه برای بازیكنان دارد، در خدمت تیم ملی هم هست؟

در

رشته والیبال همین طور است.به همین دلیل است كه الان می‌بینید بهترین‌های

لیگ در قالب 2 اردو در تیم‌های ملی «الف» و «ب» حضور دارند و همه بازیكنانی

كه شایستگی داشتند، به تیم ملی راه پیدا‌ كردند. بنابراین لیگ باعث پیشرفت

تیم ملی شده است، درست مثل گذشته، چون لیگ والیبال منظم برگزار می‌شود.

در

این لیگ شاهد پایان سلطه و قهرمانی‌های پیاپی پیكان بودیم و كاله آمل در

نهایت بر سكوی قهرمانی ایستاد. خود شما به عنوان یكی از بازیكنان كاله در

این رابطه چه ارزیابی دارید؟

باید بگویم بابت این وضعیتی

كه برای پیكان شكل گرفت، متاسفم. در واقع تغییر سیاست باشگاه پیكان و

انحلال اولیه باعث شد من و امیرحسینی و مهدی بازارگرد و چند بازیكن دیگر

قراردادمان را با پیكان فسخ كنیم. وقتی پیكان با رویكرد جدید برگشت، نتیجه

آن را در پایان این مسابقات دید و با آن همه سابقه قهرمانی و افتخارآفرینی

از راهیابی به فینال بازماند. گرچه به عنوان بازیكن كنونی كاله از قهرمانی

تیمم خیلی خوشحالم، اما باید بگویم  پیكان شایسته چنین برخوردی نبود. چون

همه ورزش ایران، پیكان را با والیبال آن می‌شناسند و مدیران این باشگاه

باید پیكان را در حد قهرمانی ببینند و این تیم دوست داشتنی در حد و

اندازه‌های خودش در لیگ ظاهر شود.

اما تعیین سقف قرارداد و كاهش هزینه‌ها، رویكردی كه پیكان امسال در پیش گرفت، این رویكرد هم می‌تواند حق طبیعی هر باشگاهی باشد.

 

نمی‌‌شود با پیشرفت والیبال مقابله كرد. مدیران باشگاه‌ها باید بدانند

والیبال ایران به سمت و سوی جهانی‌شدن پیش می‌رود. وقتی در لیگ كشورهای

دیگر همچون ژاپن سرمایه‌گذاری بزرگی در لیگ می‌كنند و ما توقع داریم این

تیم را شكست دهیم، باید مثل آن در لیگ سرمایه‌گذاری كنیم. همین‌طور در لیگ

تركیه و حتی كشورهای عربی سرمایه‌گذاری زیادی می‌شود و ما هم باید  چنین

نگاهی به لیگ داشته باشیم و اگر پول خوب به بازیكنان خوبمان پرداخت نكنیم،

آنها به لیگ‌های دیگر كوچ می‌كنند و لیگ خودمان از سكه می‌افتد. این سقف

والیبالی كه پیكانی‌ها مطرح‌كردند، می‌تواند حتی به ضرر تیم ملی والیبال

تمام شود. به هر حال با این وضعیت و وفور بازیكنان خوب در تیم‌های مختلف،

دیگر  پیكان نمی‌تواند مثل10 سال پیش براحتی قهرمان شود و این باشگاه و

سایپا برای قهرمانی باید سرمایه‌گذاری بیشتری صورت دهند.

‌‌‌به لحاظ پشتوانه‌سازی چطور، این لیگ در خدمت منافع والیبال است؟

بله همین طور است، اگر نگاهی به فهرست نفرات تیم ملی ب داشته باشید، به این موضوع پی می‌برید.

‌‌‌انتقادی كه ولاسكو متوجه لیگ كرده بود، عدم حضور بازیكنان خوب خارجی در لیگ ایران است كه سطح كیفی رقابت‌ها را كاهش داده است.

 ولاسكو

كاملا درست می‌گوید. بازیكنان خارجی كه جذب لیگ می‌شوند، باید بهتر از

بازیكنان خودمان باشند. متاسفانه به دلیل ارزان بودن بازیكنان خارجی فعلی و

عضویت آنها در باشگاه‌ها، برخی بازیكنان خوب ایرانی كه حقشان حضور در لیگ

برتر است، در لیگ دسته یك بازی می‌كنند. این در حالی است كه  یكی از

باشگاه‌های تركیه نیكوویچ پشت خط‌زن تیم ملی صربستان را با قیمت خیلی بالا

جذب می‌كند و به خاطر این كارها كیفیت لیگ تركیه بالا می‌رود و لیگ‌شان در

سطح دنیا دارای اعتبار می‌شود. در سوی مقابل بازیكنان خارجی كه به ایران

می‌آیند یا از كار افتاده هستند یا آنقدر ارزان‌قیمت كه مدیران باشگاه‌ها

به همین دلیل سراغشان می‌روند.

‌‌‌از لیگ كه بگذریم،

مهم‌ترین رویداد پیش روی والیبال ایران رقابت‌های انتخابی المپیك لندن است.

بازی‌های سرنوشت‌سازی كه از 11 تا 23 خرداد با حضور تیم‌های ایران، ژاپن،

كره جنوبی، چین، استرالیا و 3 تیم از قاره‌های دیگر در ژاپن برگزار می‌شود.

در فاصله حدود 2 ماه مانده به آغاز این بازی‌ها همه توقعات متوجه والیبال

است، چرا كه كل ورزش ایران تاكنون تنها 40 سهمیه ورودی كسب كرده و نسبت به

دوره گذشته این بازی‌ها به لحاظ كمی با افت مواجه است. شرایط تیم ملی

والیبال چگونه است و در این شرایط آیا همسان با انتظارها از تیم ملی

والیبال حمایت شده است؟

در حال حاضر در اردوی تداركاتی

برای این بازی‌ها به سر می‌بریم و چون توقعات مردم از این رشته بحق بالاست،

ما باید این توقعات را برآورده كنیم. طرفداران بیشمار والیبال و مردمی كه

عاشقانه این ورزش را دوست دارند، زیاد هستند و ما برای جلب رضایت آنها از

هیچ تلاشی فروگذار نخواهیم كرد. حقیقت این است كه حمایت‌های لازمی كه باید

از والیبال صورت گیرد، وجود ندارد. تنها یك زمین تمرین داریم برای این همه

بازیكن، البته با كار خوب فدراسیون اردوی یك تیم در هتل المپیك مستقر است.

ما توقع زیادی نداریم و انتظار داریم مسوولان كمیته ملی المپیك در سالن

تمرینات حضور یابند و مسائل و مشكلات را دیده و آنها را برطرف كنند. با

توجه به ناكامی فوتبال و بسكتبال در راهیابی به المپیك، صعود والیبال به

سود كل ورزش خواهد بود. امروز بازیكنان در سكوت تمرین می‌كنند و حقوق

ناچیزی نیز به آنان پرداخت می‌شود كه آن هم تنها خاص اردوهایی است كه تحت

پوشش كمیته ملی المپیك برگزار می‌شود. این در حالی است كه در رشته‌های دیگر

ورزشكاران بابت حضور در تمرینات تیم ملی حقوق دریافت می‌كنند. گرچه پاداش

قهرمانی جام ملت‌های آسیا را كه یك دستگاه خودرو بود، گرفتیم، اما به نظر

من، آن پاداش هم در حد زحمات اعضای تیم نبود و امیدوارم این وضعیت تغییر

كند.

‌‌‌حریفان تیم ملی را چطور ارزیابی می‌كنید، آیا راه صعود هموار است؟

 كار

خیلی سختی در پیش داریم. همه تیم‌ها خوب هستند و همه برای المپیكی شدن، به

این مسابقات گام می‌گذارند. از طرفی چون تنها بهترین تیم آسیایی و بهترین

تیم غیرآسیایی این رقابت‌ها المپیكی می‌شوند، با توجه به میزبانی ژاپن و

اقداماتی كه آنها برای موفقیت خود انجام می‌دهند، سختی كار دوچندان شده

است. از طرفی یادمان نرفته است كه در مسیر رسیدن به المپیك 2004 تنها به

خاطر یك باخت از راهیابی به آتن ناكام ماندیم. بنابراین كار خیلی سخت و

رقابت‌ها میلی‌متری خواهد بود. امیدوارم این شیوه انتخابی تغییر كرده و از

دوره بعد قهرمان جام ملت‌های آسیا به المپیك راه پیدا كند.

‌‌‌بازی‌های

درخشان تیم ملی در جام‌جهانی، علاوه بر این‌كه سطح انتظارها را از والیبال

بالا برده، باید به طور طبیعی باعث خودباوری تیم شده باشد، لذا از  نظر

روحی هم  نباید كار سختی برای المپیكی شدن داشته باشیم.

 این درست

كه اعتماد به نفس تیم بالاست و این یك نقطه قوت محسوب می‌شود، اما از طرفی

می‌تواند یك تهدید هم برای تیم باشد، چرا كه اعتماد به نفس بالا، می‌تواند

منجر به دست‌كم گرفتن حریفان شود. در شرایطی كه ترس از حریفان بی‌معناست،

نباید خود را از پیش برنده هم بدانیم. واقعیت این است كه تیم ما همیشه در

ایران خود را نشان داده است، نه مثل تیم‌های دیگر تدارك داشته و  نه حمایتی

از آن شده است. این تیم ملی نیز حاصل زحمت فدراسیون، مربیان و بازیكنان

است نه مسوول دیگری. به هر حال روی صحبتم با بازیكنان است و باید بدانیم

اگر زحماتی را كه قبلا كشیدیم، الان نكشیم، در همین مسابقات انتخابی

المپیك، ژاپن و چین ما را شكست خواهند داد. یعنی اگر در باد آن پیروزی‌ها

بخوابیم، به جایی نخواهیم رسید. ما چین و ژاپن را با اختلاف 2 امتیاز شكست

داده‌ایم و اغلب بازی‌هایمان 5 گیمه است، پس فاصله ما میلی‌متری است و باید

حواسمان را جمع كنیم.

‌‌‌یك نوع نگرانی در شما مشاهده می‌شود؟

 نه

این نگرانی نیست. ما تیم خوبی داریم، این حرف را می‌زنم كه حواس بازیكنان

جمع باشد تا داستان شكست مقابل چین در جام‌جهانی برایمان تكرار نشود.

نقطه قوت اصلی این تیم چیست؟

 این

بهترین تیمی است كه من تا به حال دیده‌ام. بهترین خصوصیت آن بی‌حاشیه بودن

و یكدل بودن است و همه با هم دوست هستند. در كنار مسائل فنی و تاكتیكی

مهم‌ترین مساله در فرهنگ ورزشی ما، رفاقت و یكدلی است كه در این تیم  وجود

دارد و به شخصه امیدوارم با این روند به هدف بزرگمان برسیم. مسوولان هم

باید حمایت كنند تا تیم المپیكی بشود، نه این‌كه تا زمان رقابت‌های انتخابی

خبری از آنها نباشد و بعد برای گرفتن عكس یادگاری كنار تیم بیایند كه

موفقیت را به خود نسبت بدهند. مسوولان ورزش در شرایط حاضر نباید ما را تنها

بگذارند.

‌‌‌اشاره داشتید به عدم حمایت وزارت ورزش و كمیته

المپیك، خود مجموعه والیبال چطور، آیا پشت این تیم قرار دارند و یكدل برای

موفقیت آن تلاش می‌كنند یا وضعیت همچون پیش از جام ملت‌های آسیاست؟

 نه

خوشبختانه آن وضعیت از بین رفته است، الان  فضایی شكل گرفته كه همه یك هدف

را دنبال می‌كنند. اكنون مربیان در دوره آموزشی ولاسكو شركت دارند و همه

خانواده والیبال در جهت موفقیت تیم گام بر می‌دارند. شاید تعداد خیلی كمی

هنوز حرف خود را بزنند، اما آنقدر كم هستند كه در دل این هدف بزرگ هضم

می‌شوند.

‌‌‌علاوه بر المپیك، والیبال ایران یك هدف بزرگ

دیگر را هم دنبال می‌كند، راهیابی به لیگ جهانی كه در 2 سال گذشته با پذیرش

شكست مقابل مصر و چین از راهیابی به آن بازماند. این هدف چطور قابل دسترس

است؟

با این ساز و كاری كه فدراسیون جهانی دارد، فكر نكنم

بتوانیم موفق شویم. می‌گویم تك بازی در چین یا 2 بازی در مصر، دیگر چه شیوه

مسابقه انتخابی است؟ این شیوه چیزی جز پایمال‌كردن حق والیبال ایران نیست و

فكر می‌كنم اگر در مسابقات شركت نكنیم خیلی بهتر است چون این شرایط تنها

یك مانور تبلیغاتی است. فدراسیون جهانی دوست ندارد تیم ایران به لیگ جهانی

برود شاید از بعد تبلیغاتی آن می‌ترسد.

چه راه‌حلی پیشنهاد می‌كنید؟

 باید

بازی به صورت رفت و برگشت باشد. فدراسیون والیبال باید در این زمینه بیشتر

بكوشد و اعلام كند اگر بازی به صورت رفت و برگشت برگزار نشود، شركت

نمی‌كنیم. متاسفانه در این زمینه چین و ژاپن از ما خیلی قوی‌ترند و ما هم

باید تمهیدی در این رابطه بیندیشیم و خودمان را تقویت كنیم، چرا كه نفس

حضور در لیگ جهانی می‌تواند پیشرفت والیبال ما را به دنبال داشته باشد.

علیرضا نادی در یك نگاه

كاپیتان تیم ملی والیبال 11شهریور 1359در تهران

دیده به جهان گشود.  پدرش نقاش چوب بود و مادرش خانه‌دار و یكی از مشوق‌های

اصلی او در پرداختن به ورزش قهرمانی بوده‌اند.  2 برادر و 4 خواهر دارد كه

در این میان برادرانش او را در میادین والیبال همراهی می‌كنند.

‌‌‌نادی

والیبال را از مدرسه شهید رجایی تهران در مجیدیه جنوبی آغاز كرد و در سال

74 به عضویت این مدرسه درآمد، علیرضا خوشرویی و جعفر هوتهم اولین مربیان او

بودند.

سال 76 توانست به عضویت تیم نوجوانان درآمد و سال 1998 با تیم نوجوانان در تهران قهرمان آسیا شد.

‌‌‌در تیم‌های باشگاهی سایپا، پیكان، صنام، داماش و كاله عضویت داشته است.

‌‌‌

اولین قراردادش را با تیم همای تهران امضا كرد، با مبلغ 50 هزار تومان

برای یك سال، با این پول یك جفت كتانی سفید برای خودش خرید.

‌‌‌كاپیتان

تیم ملی والیبال كه 2 متر قد دارد، علاوه بر افتخارات متعدد باشگاهی و در

تیم‌های رده سنی نوجوانان و جوانان، مدال طلای بازی‌های كشورهای اسلامی در

سال 2005، برنز جام ملت‌های آسیا در سال 2003، نقره جام‌ملت‌های آسیا در

سال 2009، طلای جام‌ملت‌های آسیا در سال 2011 و نقره بازی‌های آسیایی

گوانگجو در سال 2010  را به همراه تیم ملی كسب كرده است و همراه این تیم به

افتخار حضور در جام‌جهانی والیبال دست یافت.

امید توفیقی / گروه ورزش


آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم / قرمز نشویم هرگز که با ننگ بمیریم !
آبی منظورم آبی کم رنگه که هاوش میباشید

قرمز هم شهرداری ارومیه
یکشنبه 27 فروردین 1391 - 11:07
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر
تشکر شده تشکر شده: 2 کاربر از altilakhoje به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: as-an - hina370 -

yasibarcelona آفلاین




ارسال‌ها :1152

عضويت:19 /10 /1390

بازیکنان محبوب:

محل زندگي:تبریز

تیم های محبوب:

تشکرها :310

تشکر شده :1024

پاسخ 1 : مصاحبه با علی رضا نادی کاپیتان تیم ملی والیبال ایران/والیبال ایران با ولاسكو جهانی شد

شیره کاپیتان!!!!!!!


یکشنبه 27 فروردین 1391 - 15:32
ارسال پیام نقل قول تشکر
تشکر شده تشکر شده: 1 کاربر از yasibarcelona به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:hina370 -




حامیان